خاطرات من از بازار اهواز

قیمت ها در بازار اهواز در اهواز گردی های من

خاطرات من از بازار اهواز

قیمت ها در بازار اهواز در اهواز گردی های من

چگونگی جلوگیری از پرواز زدگی / راه های برگرداندن انرژی بعد از پرواز

چطور بعد از سفر هوایی، انرژی خود را بازگردانیم؟


حتما برای شما هم پیش آمده که با انرژی‌ سرشار، بعد از خرید بلیط هواپیما، خود را برای سفر آماده کنید و سوار هواپیما شوید؛ اما غافل از اینکه پرواززدگی در انتظارتان است و پس از نشستن هواپیما روی زمین، تمام انرژی‌ خود را از دست بدهید. در ادامه ۶ نکته برای بازگرداندن سریع انرژی توضیح خواهیم داد.

وقتی بلیط هواپیما می‌خریم و زمان پرواز فرا می‌رسد، مراحل قبل از سوار شدن هواپیما را طی می‌‌کنیم و سوار هواپیما می‌شویم. داخل هواپیما، اساسا ما جزوی از بار هستیم؛ چرا که هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم تا مسیر کوتا‌ه‌تر شود، تکان‌های هواپیما کم‌تر شود یا اینکه صندلی‌‌مان راحت‌تر شود.

چه زمانی‌که سوار هواپیما می‌شویم و چه زمانی‌که از هواپیما پیاده می‌شویم، فقط خودمان می‌توانیم مشکل پرواززدگی‌مان را حل کنیم. با دقت برنامه‌ریزی کنید تا جت لگ (پرواز زدگی) شما به‌سرعت از بین برود؛ در صورتی که اثرات پرواز روی بدنتان را نادیده بگیرید، مدت‌ها طول می‌کشد تا ساعت داخلی بدنتان به حالت اولیه‌ی خود بازگردد.

گام اول

اگر برای جلسات کاری سفر می‌کنید، جلساتی را که قرار است در مقصد برگزار شوند، براساس منطقه‌‌ای که قصد عزیمت به آن را دارید، برنامه‌ریزی کنید. این کار باعث می‌شود که با انرژی کافی برای جلسه آماده بوده و در حین جلسه در بهترین شرایط باشید. برنامه‌ریزی دقیق و زمانبندی سفر، به‌ویژه در سفرهای کوتاه لازم است.  

گام دوم

سفر هوایی

در حین پرواز، آب زیاد بنوشید. کابین‌های هواپیما شدیدا خشک هستند و خشک شدن بدن، پروسه‌ی بهبود پرواززدگی را طولانی‌تر می‌کند. اگر مطمئن نیستید که در هواپیما به شما آب داده می‌شود، بعد از اینکه از گیت امنیتی عبور کردید، مقداری آب برای پرواز خود تهیه کنید. تا وقتی که به مقصد خود نرسیده‌اید به نوشیدن آب ادامه دهید و از قهوه و کافئین دوری کنید، چون باعث می‌شوند که به سرویس بهداشتی نیاز پیدا کنید، بنابراین آب زیادی از بدن‌تان دفع می‌شود.  

گام سوم

زمان ورود خود را بسنجید و طبق آن تصمیم بگیرید که در هواپیما بخوابید یا بیدار بمانید. در صورتی که در طول مسیر بیدار باشید و دیر به مقصد رسیدید، قطعا زمانی که هواپیما به زمین می‌نشیند خسته خواهید بود و نیاز به خواب دارید. اگر هواپیمای شما صبح یا اوایل روز به زمین نشست، سعی کنید در هواپیما بخوابید تا وقتی که به مقصد رسیدید سرحال باشید.  

گام چهارم

داخل هواپیما کمی نرمش کنید. برخیزید و کمی حرکت کششی کنید و در راهرو قدم بزنید. اگر نمی‌توانید از صندلی خود بلند شوید، روی همان صندلی تا حدودی پاهای خود را نرمش دهید. اگر در بین راه توقف دارید، در صورت امکان از هواپیما خارج شوید و قدم بزنید و نرمش‌ کنید. این کار باعث می‌شود خون بدن در جریان بیفتد و از بروز درد جلوگیری کند و درنهایت موجب کاهش زمان مورد نیاز برای بهبود شما می‌شود.  

گام پنجم

اگر هنگام صبح به مقصد رسیدید، قهوه یا نوشیدنی کافئین‌دار بنوشید. سعی کنید در طول روز چرت نزنید تا شب چرخه‌ی طبیعی خواب خود را حفظ کنید. قهوه، چای یا سودای کافئین‌دار شما را تا غروب هوشیار و بیدار نگه می‌دارد. بالعکس، اگر هنگام غروب به مقصد رسیدید، از نوشیدنی‌های کافئین‌دار دوری کنید تا چرخه‌ی عادی خواب شما به هم نخورد.  

گام ششم

اگر هواپیمای شما هنگام صبح به زمین نشست، کمی نرمش کنید، مخصوصا در صورت امکان در فضای باز زیر نور خورشید یا فضایی‌که نور مناسب دارد این کار را انجام دهید. نور و فعالیت به بدن شما کمک می‌کند تا ساعت درونی بدن خود را به حالت قبل برگردانید که درنهایت موجب تسریع بهبود شما می‌شود. اگر سخت بیدار می‌شوید، ساعت خود را کوک کنید.

شما برای بازگرداندن انرژی خود بعد از پرواز چه کارهایی را انجام می‌دهید؟

عیدی سال 98 کارگران دولت اعلام شد

Image result for ‫عیدی سال ۹۸ کارگران‬‎

تمام کارکنان مشمول قانون کار که طبق تعریف این قانون «کارگر» شناخته می شوند، مشمول عیدی و پاداش پایان سال خواهند شد.

عیدی این گروه از کارکنان متفاوت از میزان عیدی کارکنان دستگاه های اجرایی و دولتی خواهد بود، به نحوی که به میزان عیدی آنها به نسبت میزان «حقوق پایه» متغیر است.

مبنای پرداخت عیدی کارکنان مشمول قانون کار، در صورتی که یکسال کامل در محل کار فعلی خود سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشند، معادل دو ماه حقوق پایه آنها محاسبه می شود. البته قانون کار برای عیدی پایان سال سقف تعیین کرده به این ترتیب که این میزان نباید از سه برابر حقوق پایه مصوب ۹۷ که یک میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۹ تومان است، بیشتر شود.

با توجه به اینکه حداقل دستمزد کارگران برای سال ۹۷ در شورای عالی کار یک میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۹ تومان تعیین شد، بنابراین عیدی کارگرانی که حقوق پایه آنها به این میزان است، ۲ میلیون و ۲۲۲ هزار و ۵۳۸ تومان خواهد بود که حداقل عیدی پایان امسال است.

جزئیات عیدی آخر سال کارکنان مشمول قانون کار

سایر کارکنان تحت پوشش قانون کار که حقوق پایه آنها بیش از این میزان است، دو برابر حقوق پایه خود را به عنوان عیدی پایان سال دریافت می کنند به شرطی که میزان عیدی آنها از سه برابر حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار (یک میلیون و ۱۱۱ هزار و ۲۶۹ تومان) بیشتر نشود. بنابراین حداکثر عیدی پایان سال تمام کارکنان مشمول قانون کار ۳ میلیون و ۳۳۳ هزار و ۸۰۷ هزار تومان خواهد بود و اگر دو برابر حقوق پایه از این سقف فراتر رفت، حداکثر عیدی دریافتی همان ۳ میلیون و ۳۳۳ هزار و ۸۰۷ تومان خواهد بود.

محاسبات مذکور برای تمام کارکنانی است که قرارداد آنها از فروردین ۹۷ منعقد شده و تا پایان اسفند ادامه دارد. همچنین کارگرانی که کمتر از یکسال در محل کار فعلی خود مشغول به کار هستند عیدی آنها به میزان تعداد ماه پرداخت حق بیمه آنها محاسبه خواهد شد. این گروه از شاغلان باید ۲برابر حقوق پایه خود را تقسیم بر ۱۲ ماه و مجموع حاصل را ضربدر تعداد ماه کارکرد خود کنند.

در جدول بالا عیدی کارکنان مشمول قانون کار با دریافت حداقل دستمزد ۹۷ به میزان مدت اشتغال در محل کار فعلی محاسبه شده است.

افزایش 20 درصدی حقوق ها

حقوق بازنشستگان ، حقوق بازنشستگان
محمدرضا پورابراهیمی از احتمال طرح پلکانی کردن افزایش ۲۰ درصدی حقوق‌ها در کمیسیون تلفیق، براساس لایحه بودجه سال ۹۸ خبر داد.

وی با بیان اینکه در روش پلکانی کردن افزایش حقوق، متوسط ۲۰ درصد است،افزود: دراین فرآیند افرادی که حقوق کمتری دارند درصد بیشتری از عدد میانگین دریافت و افرادی که حقوق بیشتری دارند درصد کمتری از عدد میانگین را اخذ می‌کنند.

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس تصریح کرد: افزایش حقوق ها براساس روش پلکانی بستگی به این دارد که در زمان بررسی این موضوع درکمیسیون تلفیق مجموعه عددی که اختصاص پیدا می‌کند چه عددی است و آیا آن کسانی که حقوق بالاتری دارند حقشان تضییع می‌شود و یا خیر؟

پورابراهیمی بیان داشت: بر اساس میانگین دریافتی‌ها، می‌شود بر مبنای مدل پلکانی، حقوق‌ها را افزایش داد که این روش در سال گذشته هم اجرایی شد.

شخصیت و قطر شکم

من چاقم. هر روز که لباس می‌پوشم روبه‌روی آینه به بدنم نگاه می‌کنم اما با شکمم که یک وجب از خودم جلوتر است، مشکلی ندارم. به لباس فروشی که می‌روم، به سختی لباس پیدا می‌کنم اما با تمام غرولند فروشنده‌ها باز هم لباسی را که دوست دارم، پیدا می‌کنم. هربار که غذا می‌خورم آنهایی که دورم نشسته‌اند با خنده می‌گویند چقدر غذا خوردن با تو می‌چسبد اما نمی‌دانم این جمله تعریف است یا طنزی زیرکانه؟ دوستان و همکارانم هر بار با هیکلم شوخی می‌کنند و من می‌خندم.

اما نه خنده‌ای از روی خوشحالی. حتی گاهی فکر می‌کنم به خاطر بدنم حرف‌هایم را جدی نمی‌گیرند... من با بدنم مشکلی ندارم و همیشه از اینکه باید مورد شوخی و خنده باشم، تعجب می‌کنم. چرا بدن من دیگران را به خنده می‌اندازد؟ چرا آنها با بدنی که مال من است مشکل دارند؟ این سؤالی است که از چند کارشناس می‌پرسم تا شاید جواب سؤال‌های خودم را پیدا کنم.

آیا شخصیت با قطر شکم ارتباط دارد؟

تقصیر رسانه هاست!

مزه پرانی و شوخی‌های کلامی با چاقی، اتفاق جدیدی نیست از فیلم‌های طنز پرفروش گرفته تا شبکه‌های اجتماعی و تعاملات روزمره، همه جا می‌شود آن را دید. شوخی‌هایی آنچنان زننده که بعضی‌هایش آدم را با این سؤال مواجه می‌کند که چه اتفاقی افتاده؟ نکند چاق‌ها افرادی منحرف از استانداردهای کل جامعه هستند؟ علی اصغر سعیدی جامعه‌شناس از دورانی مثال می‌زند که «بیماری» را به چشم ارواح خبیثه‌ای‌ می‌دیدند که به بدن انسان وارد می‌شد: «امروز با پیشرفت پزشکی و اطلاعات گسترده‌ای که در این زمینه داریم، با انسانی رو به رو هستیم که «بدن‌آگاه» شده و یکی از مسائل جامعه شناسی بدن همین است که فرد هم فکر را می‌بیند و هم بدن را. در این راستا هم علوم انسانی به سمت بدن رفته هم علوم پزشکی به سمت فکر و روح.» او اما مهم‌ترین تحول در رابطه با فهم بدن را جامعه شناسی مصرف می‌داند.

سعیدی می گوید: «یک مسأله این است که چه چیزی مصرف کنیم تا بدن ما سالم باشد. در جامعه مصرفی تصویرهایی به وجود می‌آید که از دنیای مد ریشه می‌گیرد و به جای تصاویر واقعی از تصاویر سلبریتی‌ها و لباس‌هایی که می‌پوشند، الگو می‌گیرد. افکاری به وجود می‌آید که آگاهی کاذب است. دنیای سرمایه‌داری این تصورات را تولید می‌کند چون خوب می‌داند با ارائه این تصاویر مصرف آن لباس یا کالا هم بیشتر می‌شود. حالا همین دنیای سرمایه‌داری می‌خواهد دوباره این تصویر که «انسان لاغر انسانی استاندارد و خوش‌تیپ است» را عوض کند اما کار سختی است. آنها به ما گفته‌اند این مصارف شما هستند که به شما شخصیت جدیدی می‌دهند.

این غذا خوردن است که به شما تشخص می‌دهد. همه اینها بیماری‌های جدید به وجود آورده که به آن روان پریشی گوارشی می‌گویند. بیمارانی که تمایل شدیدی به لاغر شدن پیدا می‌کنند. این تصور به وجود می‌آید که باید لاغر باشند تا محبوب و زیبا باشند بعد به صورت افراطی غذا نمی‌خورند و ورزش می‌کنند. آنها لاغر هستند اما دائم این وسواس را پیدا می‌کنند که هنوز چاقند» اینجاست که پزشکی دوباره وارد عمل می‌شود و از پیشرفت‌های خود بهره می‌برد. دستگاه‌های ساکشن حس خوشبختی را به شما هدیه می‌دهند و بدنی جدید برای شما می‌تراشند.

سعیدی می‌گوید: «در واقع تبلیغات و آگهی‌ها به شما می‌گویند که چاقی بد است، چاقی سرطان‌زاست و برای اینکه عمر زیادتری داشته باشید باید لاغر باشید.» سعیدی از دو نظریه حرف می‌زند که یکی معتقد است این صنعت فرهنگی و برخاسته از نظام سرمایه‌داری است که برای فروش بیشتر چنین تصوراتی را گسترش می‌دهد و این نظریه در نهایت انسان را بازیچه دست سرمایه‌داری می‌کند اما نظریه دیگر طرفدار جامعه پر ریسک‌تر است و از این زاویه مهم است که چه چیزی به فرد هویت می‌دهد؟ در این نظریه «من» فرد رشد می‌کند و او دست به انتخاب آزادانه می‌زند.

مزدک دانشور از دوره رنسانس اروپا میگوید

مزدک دانشور انسان شناس قبل از پرداختن به مسأله چاقی در دنیای امروز از گذشته شروع می‌کند؛ از دورانی که مسأله تأمین کالری مهم بوده و اکثر افراد در مرز تأمین کالری ضروری برای ادامه حیات زندگی می‌کردند. آن زمان چاقی امری مطلوب بود. حتی زنان چاق به عنوان زنان بارور و زیبا دیده می‌شدند که این پدیدار را به گفته او می‌توان در نقاشی‌های دوره رنسانس اروپا و در بازنمایی الهه‌گان دید. اما داستان از جایی شروع شد یا پایان یافت که با ورود سیب زمینی و شکر به دنیای کهن مسأله تأمین کالری تا حد زیادی حل شد و بجز دوره های جنگ و خشکسالی‌های شدید، قحطی و مرگ و میر ناشی از گرسنگی کمتر و کمتر شد و درنهایت پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد دولت‌های رفاه در دنیای پیشرفته حتی مسئولیت تأمین کالری مورد نیاز افراد به وظایف دولت اضافه شد: «موج تأمین کالری توسط دولت کمی دیرتر و در اواسط دهه 1340 به ایران رسید.

افزایش قیمت نفت و توسعه صنعتی این دوران، توزیع کالری مورد نیاز مردم حتی فرودستان را میسر کرد و غذاهای پرکربوهیدرات مثل ماکارونی و دیگر غذاهای قندی به سبد غذایی لایه‌های پایین‌تر اجتماع وارد شد... از این پس بود که معضل چاقی به شکل همه‌گیر در تمامی طبقات بروز کرد. زیرا کالری دریافتی عموماً بیش از نیاز سوخت و ساز بدن بود. از تاریخ که بگذریم و به دنیای امروز وارد شویم، شاهد این هستیم که چاقی در این 40 ساله اخیر به علت تغییرات سبک زندگی گریبان بسیاری را گرفته است. آنچه در این روند قابل توجه است، رویکرد وزارت بهداشت به مسأله چاقی است.»

آیا شخصیت با قطر شکم ارتباط دارد؟

او با این مقدمه وارد مباحثی در سطح کلان مدیریت و رویکرد وزارت بهداشت در چند دهه اخیر می‌شود و می‌گوید: «وزارت بهداشت همسو با دیگر نهادهای دولتی قربانیان یک وضعیت را مقصران آن جلوه می‌دهند. شما این رویکرد را در زمینه دیگر بیماری‌ها، اعتیاد به سیگار و مواد مخدر و حتی تصادفات جاده‌ای از دولت‌ها می‌بینید. این پیام مداوم تکرار می‌شود که بیماری به خاطر قصور فرد در رعایت نکات بهداشتی است، ناتوانی در ترک سیگار به علت بی‌اراده بودن است و تصادفات جاده‌ای به دلیل قصور عوامل انسانی رخ می‌دهد که در رابطه با چاقی نیز همین شیوه استدلال پی گرفته می‌شود. فرد چاق انسانی است که در تنظیم سوخت و سازش با غذای دریافتی ناتوان است و به همین دلیل به مصیبت چاقی گرفتار آمده! در این رویکرد تمامی زمینه‌ها و زمانه‌ها - به عمد یا به سهو- نادیده گرفته می‌شود.»

او تیغ انتقاد را بعد از وزارتخانه‌های مسئول به سمت نهاد پزشکی می‌برد و رویکرد کلی این نهاد را نشانه می‌رود؛ نهادی که در انتهای داستان به عنوان فرشته نجات‌بخش در افق ظاهر می‌شود و فرد را تحت بمباران تبلیغات خود قرار می‌دهد: «پزشکانی که هیچ احساس مسئولیتی در قبال شکر و چربی و کالری دریافتی شهروندان ندارند، خود را درمان کننده چاقی معرفی می‌کنند. چرا؟ چون نهاد پزشکی در ایران به گونه‌ای تنظیم شده که از بیماری مردم سود می‌برد نه از سلامت آنها. پس هرچه افراد بیشتری نیاز به لیپوساکشن و اسلیو معده و برداشتن چربی اضافی داشته باشند، این نهاد سود بیشتری می‌برد.»

چاق ها؛ تیپ شخصیتی پیک نیک

حالا که حرف‌های سعیدی و دانشور را شنیدیم، برویم سراغ مجید‌صفاری‌نیا، جامعه‌شناسی که از تیپ شخصیتی افراد چاق می‌گوید: «چاق‌ها در بررسی شخصیتی،افرادی مهربان‌تر و جامعه‌پسندتر هستند. ما آنها را در تیپ شخصیتی «پیک‌نیک» دسته‌بندی می‌کنیم. افراد در این دسته نوع دوست، مهربان، حیوان دوست و بخشنده‌تر هستند.» او از بازیگران سینمایی چاق و موفق می‌گوید، از مهربانی که حمیده خیرآبادی با آن تیپ معروف مادر مهربان داشت یا اکبر عبدی که چقدر دوست داشتنی و مهربان است. الگوهایی که انگار جامعه چشمش را به روی آنها بسته است.

صفاری نیا می‌گوید: «اگر آدم چاق تصویر خوبی از بدن خودش داشته باشد هیچ مشکلی وجود ندارد اما اگر تصویر خوبی نداشته باشد، مسأله شروع می‌شود. بعضی آدم‌ها اعتماد به نفس خود را از قطر شکم‌شان نمی‌گیرند و در مقابل افراد لاغری هستند که شاید این طور باشند.» او می‌گوید ما در جهان حداقل با یک تا دو میلیارد چاق روبه‌رو هستیم بخصوص در امریکا که بیش از 50 درصد مردم چاق هستند و در کشورهای حاشیه خلیج فارس هم چاقی تیپی جاافتاده است: «این مدها هستند که این تصورات را می‌سازند و ما هرچه عزت نفس اجتماعی کمتری داشته باشیم، بیشتر از این مدها پیروی می‌کنیم. اینها تصورات غالبی هستند و الگوهای اجتماعی آن را می‌سازند. این درست است که لاغری با سلامت بیشتری همراه است اما نمی‌توان به این دلیل که بعضی چاق هستند، آنها را مورد تمسخر قرار دهیم.»